یادداشتهای شبانه

https://sovietbeing.wordpress.com

وقتی گند خاتمی در می‌آید چپ اصلاح‌طلب چه خاکی بر سر کند؟

 ذوالنورگفته است که آمر اصلی حمله به کوی دانشگاه خاتمی بود.

بیهوده است اگر بخواهم خودم و شما را با شرح موبه‌موی خیانت‌های خاتمی در سال‌های اخیر خسته کنم. اینکه خاتمی چه کرده، مسأله‌یی کمابیش فردی است و بنابراین فاقد اهمیّت است. در بی‌آبرویی شوکولات اصلاحات بحثی باقی نمانده است. کسی که چنین حقیقت ساده‌یی را نمی‌بیند صرفاً احمق نیست؛ مدافعان خاتمی امروز بی‌شک خائنین به مردم‌اند.

کثافت‌کاری‌های خاتمی، امروز حتّی به درد افشاگری هم نمی‌خورند. چه چیزی را می‌خواهیم افشا کنیم؟ که دل بستن به قدرت دمکراسی پارلمانی، توهمّی بیش نیست؟

آنان که از اصلاحات دم می‌زنند در مقابل زور عریان، بر چه قدرتی تکیه می‌زنند؟ چگونه می‌توان از گشایش فضای سیاسی سخن گفت وقتی منطق انحصارگرای سرمایه خود را بر تاروپود جامعه تحمیل می‌کند؟

این سوال‌ها پاسخی نمی‌یابند. نه به این دلیل که غامض‌اند. بلکه به این دلیل که مشی اصلاح‌طلبانه جز با نادیده‌گرفتن‌شان نمی‌تواند خود را سر پا نگه دارد.

سعید لیلاز گفته است: فساد موجود دو عامل دارد: دولت مداخله‌گر و مطبوعات ناآزاد. اما سعید لیلاز برای حل فساد فقط خواهان «خصوصی‌سازی» و «آزادسازی اقتصادی» است. او حتی به خودش زحمت نمی‌دهد یک کلمه در مورد آزادی مطبوعات سخن بگوید. یعنی در مورد همان وعده‌یی که توپخانه‌ی اصلی تبلیغات روحانی در دوره انتخابات بود.

اصلاح‌طلبان خود بخشی از مشکل‌اند، امّا خود را به منزله‌ی جزئی از راه حل جا می‌زنند.

این حکم در مورد چپ‌های اصلاح‌طلب نیز صادق است.

آنان که زمانی مشکلات عصر احمدی‌نژاد را به بی‌کفایتی دولت دهم نسبت می‌دادند و حمایت دولت از سرمایه‌دار را به نام «تأمین معاش کارگران» در بوق کرنا می‌کردند، بهتر است امروز کمی هم به سخنان وزیر اطلاعات گوش بدهند. وزیر اطلاعات بهتر از هر تئوری‌پرداز «چپ»ی به آقایان یاد می‌دهد که حمایت از سرمایه‌دار به معنی برخورد امنیّتی با سندیکاهای کارگری و دیگر «رسوبات سوسیالیسم» است. مواضع وزارت اطلاعات بهتر از هر جزوه‌ی تئوریکی خواهدتان آموخت که «آشتی سرمایه و کار» ممکن نیست.

البته «چپ» اصلاح‌طلب خود را «اصلاح‌طلب» نمی‌داند؛ بلکه بر طبق داوری خویش، در واقع نیرویی انقلابی است. زیرا لابد زمانی در خیابان ولیعصر سنگی پرتاب کرده. اما معیار تمایز «انقلابی» و «اصلاح‌طلب» در پرتاب سنگ و کلوخ نیست!

چپ مادامی که در راستای لغو استثمار و لغو کار مزدی حرکت نکند، اصلاح‌طلب است. ولو اگر یک اصلاح‌طلب بسیار خشن و اصطلاحاً رادیکال باشد.

قدم نخست در چنین راهی، تعریف خویش در جبهه‌ی کار است. یعنی دقیقاً همان عرصه‌یی که بخش عظیمی از «چپ» رهایش کرده است.

ما هم می‌پذیریم که اکنون تضاد اصلی برای ما، تضاد کار-سرمایه نیست، بلکه تضاد چپ-راست است. به همین دلیل است که به جای مبارزه طبقاتی، صرفاً کل‌کل‌های فیسبوکی داریم بر سر مردگان و گذشتگان.

به جای خون دل خوردن برای مظلومیت امیرپرویز پویان و دیگران، اجازه دهید «مردگان سرگرم دفن مرگان خویش باشند.» لازم نیست به بهانه‌ی پاسخ دادن به تبلیغات مسموم نشریاتی چون «اندیشه پویا» و … توان خود را هدر دهید. «مگر از گرگ چه انتظاری دارید؟ که خود دندانهایش را بکشد؟»

ای چپ اصلاح‌طلب! به جای حمایت از سخنان آزادیخواهانه‌ی هاشمی رفسنجانی، از خودت بپرس چرا هیچ یک از روزنامه‌های آزادیخواه، کلمه‌یی از رانت‌خواری‌های شرم‌آور دولت یازدهم نمی‌نویسند.

مدیر مسئول روزنامه‌ی اعتماد اخیرا به خاطر دفاع از آزادی بیان، نسبت به تعطیلی یالثارات اعتراض کرده است. چرا هیچ کدامتان از مدیرمسئول عزیزتان نمی‌خواهید به جای ادا و اطوار آزادیخواهانه، اصل آزادی بیان را به نحو عملی پیاده کند و از فساد اقتصادی بیشرمانه‌ی دولت یازدهم بنویسد؟

چرا هیچ کس از وزیر «فسادستیز» تأمین اجتماعی نمی‌پرسد بخشش 20 هزار میلیارد تومانی به کارفرمایان خصوصی چه معنایی دارد؟

غیر از آن است که از نظر شما، بدیل سرمایه نه شوراهای آزاد کارگران، بلکه جمع‌های جزیره‌یی و متفرعن خودتان است؟

بیان دیدگاه

اطلاعات

این ویودی در 15/01/2014 بدست در نوشته ها فرستاده شده و با , , , برچسب خورده.

آخرین نظرات

سالار در درسی از سیصد و پنجاه اوین
سالار در سرمایه‌داری و فاشیسم – روی…
یادداشت‌های شبانه در مزاروش و لنین – سیریل…
فولاد راستین در بعد از اودسا «انسان ماندن» خود…
یادداشتهای شبانه در ما و مجلس